Saturday, August 30, 2014

سیاه چشم آبی پوش

،وقتی که آبی هست
آفتاب
و درخت
صبح هست و سکوت

تو رو به یاد میارم
...

وقتی که کمی آرامش هست
تو میای

28.08.2014

یه شیرینی ای

یه رویای شیرین هست یه جا
یه گوشه ی آروم ...
... یه خاطره ی دلنشین ...
که این روزا
می خوام به یادش بیارم

اما نمی دونم از کِیه؟
مال کِیه؟
کجاست؟
چطوریه؟
...
اما انگار هست و
،من می خوام پیش از خواب
به یاد بیارمش این روزا
اون شیرینی رو ...

22.07.2014

خودم

به برگ ها نگاه می کنم
و آبیِ یک دستِ پشت سرشون
روشنایی می بینم و زندگی
گاهی باد...

می دونم که این شعر نیست
و می دونم
تو صدها شعر مثل این داری

...
رو به زندگی
تو رو که یاد می کنم
دلم برای خودم تنگه

29.04.2014